Friday, June 19, 2009

BBC

به نظر من این روزها روزهایی تاریخ ساز برای آینده ایران هستن . وقایع مهم روزهای قبل با فوتبال شروع میشه

شاید هیچکس فکرش رو نمی کرد که حذف ایران و نرسیدنش به جام جهانی فوتبال 2010 اینقدر بی سر و صدا باشه و کسی خیلی روش مانور نده. اینقدر حواس همه به اوضاع ایران معطوفه که کسی حوصله فوتبال ایران رو نداره. نکته ای که بیشتر از نتیجه و خود بازی جلب توجه می کرد استفاده از مچ بند سبز توسط بعضی از بازیکنها بود. مهدوی کیا ، کریمی، نکونام ، نصرتی ، شجاعی و کعبی رو یادمه که این کار رو کرده بودن و البته نیمه دوم دستور داده شد که بدون مچ بند بیان ولی همون یک نیمه کار خودش رو کرد. حالا اینکه با اینها برخورد بشه یا نه رو باید صبر کرد و خبرهای روزهای آینده رو پیگیری کرد
حوصله اینکه بحث کنم که چی شد که حذف شدیم رو ندارم مهمترینش نداشتن بازیکن در سطح ملیه و بعدش هم مدیریت

جریانات داخل هم به آرومی پیش رفته و مردم آرام و با سکوت توی خیابونها بودن

پریشب یک اتفاق عجیب توی تلویزیون افتاد و اون صحبتهای آقای حداد عادل بود. داشت در مورد تلویزیون بی بی سی صحبت می کرد و طبق معمول اونها رو مسئول نا آرامی در ایران می دونست و بعد شاره کرد که بهاییان بی بی سی رو اداره می کنند و از این راه از ایران انتقام می گیرند و در واقع اسم این شبکه هست
Bahai Broadcasting Company
در نگاه اول این حرف اینقدر به نظر احمقانه میاد که آدم حتی دوست نداره که جوابی بهش بده. این آقای حداد عادل در حالی بهائیان رو دست نشانده انگلیس می دونه که
رهبران بهائیان در ایران به جرم ارتباط یا به زعم اونها جاسوسی برای اسرائیل در زندان هستند و در مقاطع مختلف تاریخی اتهام وابستگی به روسیه وا مریکا رو هم به دوش می کشند. آقای مبدع کش لقمه که چند دقیقه قبلش خطاب به نامزدهای معترض انتخابات پیام آرامش می داد و از اونها می خواست بدون سند و مدرک اتهامی رو متوجه مسئولین انتخابات نکنند خودش برای این اتهامی که به بهاییان زد سندی رو نشون نداد. البته بیش از 166 سال هست که دشمنان امر نتونستند سندی رو در مورد ادعاهایی که میکنند ارائه دهند و همین نشاندهنده پوچ بودن ادعاهاشون هست
همچنین باید اضافه کرد که بهاییان اگر همچین شبکه تلویزیونی وسیعی داشتند آیا نمی بایست حداقل کمی از برنامه های اون رو به دین و آئین خودشون اختصاص بدن و دینشون رو تبلیغ کنند. شما که خود بهتر می دونی که رسانه نقش مهمی رو در تبلیغ یک عقیده می تونه ایفا کنه
راستی چی شد که بی بی سی بد شد؟ سالهای 56 و 57 رو به یاد بیار آقای حدادعادل و کمک بی حد و حصر رادیو بی بی سی در رسوندن پیام از نوفل لوشاتو به تهران. اتفاقاً الان هم خیلی سعی می کنه بی طرفانه به اوضاع ایران نگاه کنه و گاهی حرفهای مجریان این شبکه من رو یاد همون گویندگان صداوسیمای ایران میندازه. پس بیخود شلوعش نکن و باز تا تقی به توقی خورد پای بهاییان رو وسط نکش ، تو بهتره بری توی همون فرهنگستان و لغتهای بی معنی سر هم کنی

نکته دیگه ای که اینروزها خیلی توی ذوق می زنه موضعگیری رژیم و کارشناسان سیاسی رژیم هست در قبال صحبتها و نظرات کشورهای غربی در مورد تحولات اخیر ایران. لاریجانی رئیس مجلس خطاب به امریکا و دیگر دول غربی گفت که بهتره ساکت باشند و به امور و مشکلات خودشون بپردازند و به ایران کاری نداشته باشند. این در حالی بود که اوباما تا به حال هیچ صحبت مداخله جویانه ای رو در مورد اتفاقات اخیر نکرده به طوریکه سناتورهای جمهوریخواه بهش اعتراض کردن. بوباما و وزیر خارجش کلینتون تنها ابراز نگرانی کردن نسبت به برخورد شدید با مردم ولی نظر دادن در مورد صحت انتخابات و بقیه موارد رو به بررسی بیشتر اوضاع موکول کردن و حتی اعلام کردن که خود مردم ایران باید سرنوشت آینده کشورشون رو تعیین کنند. کشورهای اروپایی و اتحادیه اروپا تقریبا همین مواضع رو داشتن اما در مورد برخورد با مردم موضع شدیدتری رو اتخاذ کردن اما هیچکدوم در مورد اینکه انتخابات صحت داشته یا تقلب درش انجام شده نظری رو اعلام نکردن
اما همه موارد فوق در رسانه های دولتی ایران کاملا برعکس جلوه داده میشه و نقل قولهایی از اوباما شد که در هیچ خبرگزاری به جز تلویزیون ایران پیدا نمیشه و بعد بر اساس همین دروغها کارشناسهاشون همه اتفاقات روزهای اخیر رو به خارج نسبت می دن و همون حرفهایی که 30 ساله داریم می شنویم. گویا این آقایون کاملا یک بعدی هستند و حرف دیگه ای بلد نیستند و بقیه هر چی که بگن اینها همون که خودشون می خوان رو می شنوند تا بر اساس همون تفسیرهای همیشگی خودشون رو به خورد مخاطبانشون بدن
در هر حال چهارشنبه و پنجشنبه ایران به همین منوال گذشت همه منتظر بودن تا ببینن آقای خامنه ای در نماز جمعه تهران چه مواردی رو بیان می کنه که بررسی اون می مونه برای پست بعدی

No comments: