من از بچگی یه دید خاصی داشتم نسبت به مرگ خودم، اونم اینه که از وقتی فهمیدم که بعد از مرگ، آدم از خیلی چیزا سر در میاره خیلی خوشم اومد از مردن و اون هم بر میگرده به اینکه ذاتاً فضولم و کنجکاو. در نتیجه این خصیصه فضولی ، اینجانب از خردسالی تا همین الان که چندسالی هست از ربع قرن هم گذر کردم کلی سوال بی جواب داشتم که موکول شده به بعد از مرگ. از سوالهایی در مورد ماوراءالطبیعه و حد نهایی نیروی بشر و آینده جهان و اینکه آیا موجودات دیگه ایی هم در کرات دیگه هستن مثل ما یا نه و چگونگی استقرار صلح و حتی دین بعدی و اینکه مثلاً هدف ادیان بعدی بعد از صلح و وحدت بشر میره روی ایجاد صلح بین زمین و سیاره های دیگه یا نه و خلاصه از این چیزهای عجیب و غریب تا موارد جزیی زندگی مثل اینکه فلانی چرا فلان کار رو کرد یا بهمان حرف رو زد یا فهمیدن حکمت و دلیل مثلاً به انجام نرسیدن یه سری برنامه های زندگی هرچند هم که تو همه تلاشت را کرده باشی برای نهایی شدنش و یا مثلاً اینکه اونجاهایی که دو تا انتخاب داشتم برای حالا هر کاری، و من مثلاً "الف" رو انتخاب کردم، اگه "ب" رو انتخاب می کردم چی میشد
البته مسلماً اینها چون سوالهایی بی جواب هستن، همون موقع که در موردشون فکر کردم ، پرت شدن به گاوصندوق انتهای مغزم و وعده اون دنیا رو بهشون دادم که آروم بگیرن و بذارن به زندگیم برسم . همه اینهاست که باعث شده که مرگ برام یه چیز جذاب به نظر بیاد، البته نه اونقدر که بخوام برم به استقبالش ولی حس خوبی دارم بهش. در کنار این تنها مرگی که می تونم در موردش فکر کنم و قبولش کنم مرگ خودمه و در مورد بقیه کسایی که می شناسم اصلاً دوست ندارم فکرشم بکنم و فکر کنم اصلاً تحمل فکر کردنش هم نداشته باشم
حالا این قضیه فهمیدن خیلی چیزها در اون دنیا یه نتیجه دیگه هم داشته و اون هم بی اثر کردن دروغه. شخصی رو تصور کنید که مثلاً در غیاب یکی و به ضرر فرد غایب کاری بکنه یا حرفی بزنه که در حضورش نمی کنه و تمام تلاشش رو هم می کنه که طرف نفهمه. یه همچین آدمی وقتی لو بره چه حالی داره؟ حالا با دیدی که من دارم از این قضیه ، به هر حال فرد غایب اگه تو این دنیا نفهمه اون دنیا که می فهمه و آخرش طرف ضایع میشه پس در هر صورت باخته
برعکسش هم باز جالبه، مثلاً وقتی که یکی به آدم یه تهمتی میزنه و تو هرچی دلیل میاری که اینجوری نیست زیر بار نمیره، من در همچین مواقعی خیلی بهم فشار میاد ولی بعدش میگم خوب دیگه مشکل خودته نمی خوای قبول کنی خوب نکن، بالاخره بعد از صد سال اون دنیا می فهمی جریان چی بوده . همین کلی از فشار و عصبانیت کم می کنه
خلاصه گاهی اوقات وجود اون دنیا خیلی حال میده... اصلاً بهشت از این بهتر؟
No comments:
Post a Comment