چند روز پیش ما با این هم کلاسیهای هندیمون رفتیم ناهار یه رستوران هندی و غذا رو سفارش دادیم و تا اون بیاد یه سری آت و آشغال که من نمی دونم چی بود (فکر کنم سیب زمینی قل قلی بود با یک سری ادویه هندی) به عنوان پیش غذا آوردن و ما مشغول خوردن اینها شدیم و خوب همه خیلی شیک شروع کردند به خوردن. تا اینکه غذای اصلی رو آوردن که همه هر چی که داشتن یه بشقاب پلو هم روش بود . من مشغول خوردن شدم و یکی دو قاشق نخورده بودم که دیدم اینها کلاً قاشق و چنگال رو بی خیال شدن و با همون دستای کثیف شیرجه زدن توی این پلو و ما بقی غذاها. یکیشون البته مثل آدمیزاد با قاشق و چنگال غذا می خورد ولی سه تای دیگه دستاشون تا مچ توی بشقاب بود و بعد با یه حرکت آکروباتیک میرفت توی دهنشون. من خیلی سعی کردم تابلو نگاهشون نکنم ولی فکر کنم فهمیدن من دارم یه جوری نگاشون می کنم چون بعدش که کوفت کردن گفتن ، ما اگه با دست غذا نخوریم انگار که غذا نخوردیم و سیر نمی شیم. اینجا بود که من فهمیدم چرا پیش غذا رو با چنگال خوردن ولی خود غذا رو با دست. اگه پیش غذا رو هم با دست می خوردن خوب سیر می شدن و جا برای غذا نبود احتمالاً
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
3 comments:
در اين جهان انسان هايي وجود دارند كه به شدت به فرهنگ خود پاي بندند، هميشه به اصل خود برمي گردند و اين امر فارغ از زمان و مكان است
:دي
در اين جهان انسان هايي وجود دارند كه به شدت به فرهنگ خود پاي بندند، هميشه به اصل خود برمي گردند و اين امر فارغ از زمان و مكان است
:دي
Post a Comment