اهم اتفاقات دهه اول سال 2009 به شرح زیر می باشد
رفتیم کنفرانس منطقه ای و 3200 نفر اومده بودن از کل بریتانیا و دانمارک و سوئد و ایسلند و نروژ. از سیستم برگزاریش خوشم اومد، ورک شاپهاش و اون تعهد گرفتهاشون به خوبی برنامه ریزی شده بود. یادمه ما خودمون رو کشتیم توی جوانان یه مدرسه دو روزه بگیریم و توش یه ورک شاپ بذاریم که بچه ها در آخرش هر کدوم یه وظیفه ایی قبول کنن ولی خیلی فایده نداشت
انفلونزا ایندفعه خیلی اذیتم کرد، یا من پیر شدم یا چی نمی دونم. امسال هم که هوا کلاً زیر صفر بوده. به هر حال باید این مدلش رو هم می دیدیم دیگه
یه 4-5 روزی رفتم با چند تا از بچه های منطقمون روی این متن آنا کار کردیم، حالا باید اماده شیم برای کمپین دو هفته دیگه. بعد از یه مدت دوری از این کارا ، دوباره حس می کنم که هستم
بقیه ابعاد افتضاحه و نای نوشتنش نیست فقط یه وقتا بدجور قاطی می کنم از این اوضاع
No comments:
Post a Comment