Saturday, July 4, 2009

Recently Me

خوب حالا یه مقدار از اوضاع مملکت دور بشیم و به خودمون برسیم

اول از همه باید از این حساسیت فصلی بنال که از وقتی اومدم توی این جزیره گریبانم رو گرفته و ول هم نمی کنه و اگه خدای نکرده یک روز قرص نخورم واویلاست، قرص رو هم که می خورم کل روز رو خواب آلودم، خلاصه این گیاها حالش رو می برن و جفت گیری می کنن ما باید تقاسش رو پس بدیم

گزارش سه ماهه اول پی اچ دی رو هم باید این هفته تحویل می دادم ، البته از ما که دو ماه گذشته ولی چون قرار بوده که سه ماه بگذره دیگه کاری ندارن. به هر حال این رو هم نوشتیم و فرستادیم برای خانم سوپروایزر. راستی از این خانم اسکاتلندی نگفتم که وقتی می بینیش فکر می کنی حداقل 45 سال رو داره شاید هم بیشتر ولی حدود 35 سالشه . عمراً من 5 سال دیگه پروفسور بشم و ریسرچ گروپ داشته باشم. ها ها ها

گروهمون هم بد نیست ولی چنگی هم به دل نمی زنه. کلا پی اچ دی ها همه سرشون گرمه خودشونه و کمتر اهل فانن ولی هنوز وقت لازمه که بتونم خوب بشناسمشون. یه دختر ایرونی داریم که هم سن خودمه، یه پسر اردنی هست و یک پسر پاکستانی که خودش داستانی داره. بقیه یک پیر بریتیش هست که اصالتاً بنگلادشیه و طرفدار من یو هم هست . از من خره تره توی فوتبال، شاید هم نه من هم که همسن اون بودم همینطوری بودم. 3 تا دختر بریتیش دیگه هم داریم که دوتاشون هندی الاصل هستند و یکی هم نصفه بریت و نصفه دانمارکیه. یه پست داک هم داریم که اون هم یه دختره انگلیسیه. الان که تابستونه هم بچه های مسترز اومدن و روی پروژشون کار می کنن و آزمایشگاه حسابی شلوغه

دوشنبه هم از اتاق قبلیم اومدم به این اتاقهای کنار دریاچه، دریاچه؟ برکه هم نیست این که اینا بهش می گن دریاچه. به هر حال این اتاقش بزرگتر و نوتره و بچه های فلت رو هنور خوب ندیدم ولی فکر کنم 3 تا پسر باشیم و 5 تا دختر که از این 8 نفر 5 تاشون چینی و تایوانی و تایلندین یکی یونانیه و یکی دیگه هم نیجریه ای. البته اینا باز به زودی عوض میشن

دیگه چه خبر؟ آها یکی از دوستام هم که در به در دنبال پی اچ دی بود بالاخره کارش جور شد و قراره تا یک ماه دیگه توی یو سی ال شروع کنه و خوشحالم براش چون خیلی تلاش کرد و بالاخره رسید بهش. البته من هم کم کمک نکردم بهش مخصوصاٌ این آخری رو خودم با استاده آشناش کردم و همین هم جور شد براش

در پایان هم کلی اعصابم خورده از دست این اینترنت، نمی دونم این لبتاپ من مشکل داره یا این نت اینجا که از وقتی اومدم توی این اتاق جدیده ، موقعی که آنلاینم هنگ می کنه و فقط باید از برق کشیدش بیرون که خاموش شه. وقتی هم که می خواد هنگ کنه همه موتوراش شروع می کنه کار کردن و کلی باد گرم از این کنارش می زنه بیرون و حسابی داغ میشه. نکتش اینه که تا اون موقعی که با وایرلس آن بودم خیلی کم پیش میومد که هنگ کنه ولی الان که دی اس ال هست خیلی وضع بدی داره. هر کاری هم که فکر می کردم کردم از اسکن با بهترین آنتی ویروسها تا عیب یابی توسط رگ کیور ولی جواب نداده. تنها راهی که مونده ریست کردن ویندوز هست که امیدوارم به اونجا نکشه که کلی دردسر داره

چقدر این روزها من تند تند آپ می کنم این جا رو و کلی هم حرف دارم. حرفهای فوتبالی و ورزشی هم بماند برای یه پست دیگه

Friday, July 3, 2009

Iran during last week

اوضاع ایران بعد از اون شنبه خونین آرومتر شده، یه جورایی فضا امنیتی تر شد و کنترل اعتراضها شدیدتر شد و بعد از اون هم شورای نگهبان صحت انتخابات رو تأیید کرد . عده زیادی دستگیر شدن و روزنامه ها و سایتهای مخالف تعطیل شدن. کروبی و موسوی در بیانیه هاشون اعلام کردن که دولت رو به رسمیت نمی شناسن و دو سه نفر از مراجع هم همین نظر رو داشتن. روند اعتراف گیری از زندانیها شروع شده و به موازات اون انداختن مسئولیت همه نا آرامی ها برشانه دول غربی به خصوص انگلیس و امریکا ادامه داره
روند سیاست خارجی ایران در رابطه با این اتفاقات خیلی جالب نبوده و باعث جبهه گیری صریح کشورهای اروپایی شده. بعد از بازداشت دیپلماتهای ایرانی سفارت بریتانیا در تهران اتحادیه اروپا مواضع شدیدتری علیه ایران اتخاذ کرده و الان که چندتاشون آزاد شدن اروپا منتظر آزادی بقیه افراد هست. در همین حال امروز جنتی در نماز جمعه از احتمال محاکمه دیپلماتها خبر داد که با واکنش سریع اتحادیه اروپا مواجه شده. بزرگترین تهدید تا به حال فراخوانی کلیه سفرای کشورهای اروپایی از تهران بوده
در کنار این موارد داستان قتل ندا آقاسلطان هنوز ادامه داره و دولت ایران ادعا می کنه که این یک حرکت برنامه ریزی شده بوده برای تبلیغ علیه نظام و اظهارات آرش حجازی یکی از شاهدان حادثه هم بر وخامت اوضاع افزوده. به هر حال با توجه به همه سوابق موجود فهمیدن راست و دروغ قضیه خیلی مشکل نیست
نکته ای که هم جالبه هم تأسف آور اینه که هنوز سوتیهای جدیدی در موردتقلب در انتخابات کشف میشه و تناقض گوییهای مسئولین هم شکها رو به یقین تبدیل می کنه. بعد از اون همه اشتباه در عدد سازیها که در آمار وزارت کشور به چشم خورد، حالا صندوقهای رأی هستند که در جاهای مخلف پیدا میشن ، یا در میان صندوقهای باز شماری شده صندوقی با عنوان انتخابات شورای شهر توی ذوق می زنه. داتسان صحبتهای وزیر اطلاعات در مورد تا خوردن برگه های رأی و بعد از اون برگه های تا نخورده باز شماری شده و اظهارات کاملاً متفاوت سخنگوی شورای نگهبان هم آخرین مورد این داستان بوده
به هر حال وقتی به وقتی موشکها رو با فوتوشاپ به هوا می فرستند باعث مضحکه شدن کشور در کل دنیا می شن تقلب در اتنخاباتشون هم باید از همچین صوتی هایی داشته باشه
در هر صورت بعد از جنگهای خیابانی، حالا شاهد جنگ رسانه ای هستیم و صدا و سیما تمام تلاشش رو کرده و می کنه تا واقعیات رو به نحو دیگه ای نشون بده و طرف مقابل هم بیشتر بر اینترنت و رسانه های خارجی تکیه کرده
خبرهایی که می رسه از کنترل شدید وبلاگها و فیس بوک و توییتر خبر می ده و حتی شایع شده که در بدو ورود افراد به ایران مشخصات لاگ این افراد به ایمیل و فیس بوکشون خواسته میشه و با چند نفر هم گویا به جرم اطلاعرسانی برخورد شده و پاسپورتهاشون توقیف شده
چند روزی هست که از موسوی و کروبی خبری نیست. عده ای در حال تدارک برای اعتصاب هستن، عده ای می خوان برای 18 تیر سازماندهی کنن و من خیلی فکر نمی کنم در کوتاه مدت اتفاق خاصی رخ بده. به هر حال حکومت عزمش رو جزم کرده تا قبل از مراسم تحلیف هرگونه اعتراضی رو خاموش کنه و باید دید که موفق میشه یا که نه. این قضیه الله اکبر که هنوز سر جاش هست و من فکر نمی کردم اینقدر ادامه پیدا کنه. باید دید این بازی تا کجا ادامه پیدا می کنه و بالاخره کی برنده میشه. البته اگه برنده ای داشته باشه